“نوشتن من نتيجه شرايطي بود كه من در آن زندگي مي كردم ؛ شرايطي مانند فقر ، فاصله از خانه ، فقدان مهارت و عدم تحصيل.” من در نتيجه اين مشكلات شروع به نوشتن كردم. ” به گزارش كردوار نيوز ، پس از رسانه هاي مختلف در سراسر جهان ، نوبت به گاردين رسيد تا …
منبع: سايت كردوار نيوز
مشكلاتي كه «گورنا» را نويسنده كرد
مشكلاتي كه «گورنا» را نويسنده كرد https://kordavar.ir/مشكلاتي-كه-گورنا-را-نويسنده-كرد/ Wed, 13 Oct 2021 04:02:27 0000 اخبار فرهنگي https://kordavar.ir/مشكلاتي-كه-گورنا-را-نويسنده-كرد/
“نوشتن من نتيجه شرايطي بود كه من در آن زندگي مي كردم ؛ شرايطي مانند فقر ، فاصله از خانه ، فقدان مهارت و عدم تحصيل.” من در نتيجه اين مشكلات شروع به نوشتن كردم. ” به گزارش كردوار نيوز ، پس از رسانه هاي مختلف در سراسر جهان ، نوبت به گاردين رسيد تا …
منبع: سايت كردوار نيوز
مشكلاتي كه «گورنا» را نويسنده كرد
“نوشتن من نتيجه شرايطي بود كه من در آن زندگي مي كردم ؛ شرايطي مانند فقر ، فاصله از خانه ، فقدان مهارت و عدم تحصيل.” من در نتيجه اين مشكلات شروع به نوشتن كردم. ”
به گزارش كردوار نيوز ، پس از رسانه هاي مختلف در سراسر جهان ، نوبت به گاردين رسيد تا با عبدالرزاق گورنا صحبت كند. مطالب زير بخشي از معرفي خبرنگار برنده جايزه نوبل است.
عبدالرزاق گورنا به عنوان فردي كه ناگهان خود را در رسانه ها مي بيند به طرز غيرمعمول باحالي است. وقتي از او در مورد وضعيت خود سوال مي شود ، او پاسخ مي دهد: “خوب ، خوب … من كمي مشغول مصاحبه با بسياري از مردم بودم. اما چه بگويم؟” من احساس فوق العاده اي دارم. “او جوانتر از يك پيرمرد 73 ساله به نظر مي رسد ، و حالات چهره او به ندرت تغيير مي كند.
او تا چند روز پيش به عنوان نويسنده 10 رمان معروف شناخته مي شد ، اما اكنون در سطح جديدي از شهرت است.
نويسنده توضيح مي دهد كه او ابتدا تماس با آكادمي نوبل را جدي نگرفته است: “شخصي با لحني ملايم تماس گرفت و پرسيد آيا آقاي گورنا پشت خط است؟” “شما برنده جايزه نوبل ادبيات شديد و من گفتم:” آن را رها كنيد. “شما در مورد چه چيزي صحبت مي كنيد؟”
تا زماني كه او جايزه نوبل ادبيات را در سايت نخواند ، از پيروزي گورنا ماملا مطمئن نبود.
او مي گويد: “من سعي كردم با همسرم ، دنيز تماس بگيرم.” او با نوه ما در باغ وحش بود. “من با او تماس گرفتم ، اما در همان زمان شخصي از بي بي سي با من كار مي كرد.”
اين جايزه همچنين لحظات قابل توجهي را به ارمغان آورد. گورنا چهارمين نويسنده سياه پوست است كه در 120 سال اخير اين جايزه را دريافت مي كند. الكساندرا پرينگل ، سردبير سابق نويسنده ، به گاردين گفت: “او يكي از بهترين نويسندگان زنده آفريقايي است و هنوز كسي او را نديده است ، و اين من را بسيار نگران مي كند.”
از او مي پرسم كه آيا دستاوردهاي كوچك ادبي او هرگز او را نااميد نكرده است (او در آخرين ليست بوكر در سال 1994 بود). او پاسخ مي دهد: “من فكر مي كنم Alexandra Mn ظ vor مي گويد فكر مي كند من لياقت بيشتري دارم.” چون فكر نمي كنم از تمركز خارج شده باشم. “من از تعداد تماشاچياني كه دارم كمي راضي هستم ، اما البته مي توانم تماشاگران بيشتري داشته باشم.”
بسياري از رمان هاي او درباره ترك كشور ، مهاجرت و دور شدن از خانه است. به عنوان مثال ، در رمان “سكوت مورد علاقه” ، راوي زندگي و خانواده اي در انگلستان مي سازد ، اما خود را انگليسي يا زنگبار نمي داند.
خروج از كشور يك موضوع جالب براي اين نويسنده است. گورنا مي گويد: “اين بزرگترين داستان عصر ماست ، داستان افرادي است كه مجبور بودند زندگي خود را در جايي غير از محل تعلق خود بازسازي كنند.” اين موضوع ابعاد مختلف و متفاوتي دارد. آنها چه چيزي را به خاطر مي آورند؟ چگونه با آنچه به خاطر مي آورند كنار مي آيند؟ چگونه با آنچه روبرو هستند كنار مي آيند؟ يا البته استقبال از اين داستانها چگونه است؟
ورود Gorna ANYA به انگلستان در اواخر دهه 1960 نيز خوشايند نبود. او مي گويد: “وقتي در جواني به اينجا آمدم ، مردم هيچ مشكلي نداشتند كه مستقيماً به كسي كه توهين تلقي مي شد چيزي بگويند.” “اين رويكرد گسترده تر بود.” نويسنده مدعي است كه نژادپرستي تا حد زيادي از بين رفته است.
گورنا 17 سال در انگلستان زندگي كرد و به زنگبار بازگشت و در اين مدت استعداد نويسندگي او شكوفا شد. او مي گويد: “نوشتن من نتيجه شرايطي بود كه من در آن زندگي مي كردم ، مانند فقر ، فاصله از خانه ، نداشتن مهارت و عدم تحصيل.” در نتيجه اين مشكلات ، شروع به نوشتن كردم. هيچ ايده اي براي نوشتن رمان نداشتم. اما اين روند ادامه داشت. “پس از مدتي” نوشتن “شكل گرفت ، زيرا تفكر ، آهنگسازي ، نقاشي و غيره.
گورنا در پاسخ به احساسي كه هنگام بازگشت به زنگبار داشت ، گفت: “اين يك احساس وحشت بود.” 17 سال زمان زيادي است و البته مانند بسياري از مهاجران ، انواع مختلف گناه را احساس كردم. شايد شرم آور است ؛ چون نمي دانستم كار درستي انجام مي دهم يا نه. من نمي دانستم آنها در مورد من چه فكر مي كنند ، اجازه دهيد آنها فكر كنند من تغيير كرده ام ، يا اجازه دهيد آنها بگويند شما ديگر يكي از ما نيستيد. “اما هيچ كدام از اين اتفاقات نيفتاد. من از هواپيما پياده شدم و همه از ديدن من خوشحال شدند.”
وي گفت: “برخي اين سوال را از من پرسيده اند.” من هيچ نظري ندارم ، من اينطور فكر مي كنم. “
انتهاي پيام
منبع: سايت كردوار نيوز
مشكلاتي كه «گورنا» را نويسنده كرد
تیرامیسو به چه معنی است؟
کمی اطلاعات بامزه: تیرامیسو به ایتالیایی به معنی “من رو انتخاب کن” است. چه چیزی بهتر از یک تکهی بزرگ از تیرامیسوی نرم، سبک و خامه ای ایتالیایی برای تشویق خودتان!
زمان آماده سازی: 10 دقیقه
ترکیبات: